سه شنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۷، ۰۳:۵۱ ب.ظ
پاورپوینت بررسی ویژگیهای بافت قدیم و شکل گیری شهر شیراز
|
|
تاریخ ایجاد
21/05/2018 12:00:00 ق.ظ
تعدادبرگ: 50 اسلاید
قیمت: 8000 تومان
|
تعدادمشاهده
5
|
|
|

پاورپوینت بررسی ویژگیهای بافت قدیم و شکل گیری شهر شیراز
بخشی از مطلب
در طول محور شرقی – غربی جلگه شیراز ،محل کنونی شیراز قدیم است.
شیراز بزرگ از سده های سوم- چهارم به بعد بوجود آمده است.
همانند سلیر شهرهای ایران به شکل منظومه ای از محلات مسکونی کار می کند.
این شهر هیچ گاه، مانند شهرهای کویری ایران، تلاشی برای متراکم زیستن و فشردگی ترکیب واحدهای متشکله خود نمی کرده است.
آب و هوای بیشتر کوهستانی (و کمتر متاثر از بادهای کویری و آفتاب سوزان خاص
ان) همراه با دسترسی به مواد ساختمانی متفاوت،نسبت به مراکز مسکونی کویری و
حاشیه کویر ،سبب گردیده که شهر شیراز شکل استثنایی یافته و منعکس کننده
نوعی آزاد منش بوده،بر خلاف روحیه خاص مردمان ساکن یزد و کاشان و نایین به
موضوع دور اندیش و تدوین فضای شهری به صورت منجمد و فشرده کمتر گرایش داشته
باشد.
شکل گیری شیراز تا حد معینی از عوامل طبیعی – جغرافیایی تبعیت داشته است،
در مقابل تنگنایی فضای زراعی که در شهرهای دیگر ایران به چشم می خورد ،
شیراز در تمامی طول جلگه خود و به عرض قابل توجهی می توانسته از شرایط
مساعد برخوردار باشد.
دلیل مهم توسعه شیراز درطی قرون متمادی،اتکای شهر در پایه تبادلاتی است که در رابطه با شبکه راه یابی موجود در منطقه عملی می شده.
این شهر چند مرکزی در نقاط ورود به شهر تقویت یافته بود به خصوص در دو نقطه
شهر (دروازه کازرون و دروازه اصفهان )دارای شالوده کالبدی متمایزی نسبت به
بقیه بافت گشته . تراکم خدمات ،ساختمانی و سکونت در این نقاط گاه بیشتر از
نقاط داخلی و محفوظ تر شهرند و این امر با روحیه درون نگر شهرهای قدیمی
ایران تطابق کامل ندارد.
شیراز قدیم حین انکه از مجموعه ای از محلات مسکونی ترکیب یافته از این ترکیب یک فضای کالبدی مداوم و یا پیوسته ساخته است.
طبیعت به صورتی مستقیم از راه شرایط استحفاظی مناسب ودر دسترس قرار دادن آب
و زمین کافی برای زراعت ،روحیه ای باز را در شکل گیری فضای شهری دخالت
داده است.
5-2خصوصیات خانه در شیراز :
معماری مسکن
معماری مسکونی شیراز در روند مطالعاتی ما ، حلقه زنجیری است که پیوندی دو
جانبه با معماری درونگرای کامل نقاط مرکزی و معماری برونگرای بعضی از نقاط
دیگر دارد . در مجموع معماری مسکونی شیراز خاص این شهر بوده و در کل یکی از
پر بار ترین و غنی ترین نمونه های خانه در فرهنگ معماری ایران را در خود
جای داده است .
خانه حیاط دار ، اصلی ترین عنصر تشکیل دهنده قطعات مسکونی بافت شهری شیراز می باشد. از خصوصیات این خانه ها، درونگرائی کامل آن است .
در خانه های شیراز کلیه فضاها، حیاط را در بر گرفته است و این فضاها
به غیر از هشتی، هیچگونه ارتباط بصری و فیزیکی با مسیرهای بیرون خود
ندارند. حیاط علاوه بر ارتباط بین فضاهای مختلف و سازماندهی فضاهای تابستان
نشین و زمستان نشین ؛ در بخشی از سال محل نشیمن بوده و در کلیه فصول فضای
سبز زیبائی را به وجود آورده است . سازماندهی فضاها در بیشتر خانه ها در یک
طبقه ، همراه با زیر زمین بوده و در بعضی خانه ها قسمتهائی از آن در دو
طبقه گسترش یافته اند.
روشهای ساختمانی
یکی از وجوه مشترک ساختمان خانه های شیراز، استفاده از روش تیرپوش
است. مجموعاٌ در شیراز از دو روش ساختمانی تیر پوش و طاقی در ساخت همه
بناها استفاده شده است . با نگاهی به تاریخ معماری ایران و ابنیه قدیمی
فارس تنوع و ساخت این دو روش به خوبی مشاهده می شود. بنای عظیم تخت جمشید
کاملاً تیر پوش بوده ودر دوره های بعد ، آتشکده فیروز آباد ، کاخ سروستان ،
قلعه دختر و کاخ بیشاپور با گنبدها و طاقهای بزرگ پوشیده شده است .
بعد از ظهور اسلام نیز ابنیه ای چون مسجد نو ، مسجد جامع ، مسجد وکیل ،
بازار وکیل و مجموعه بناهای اطراف آن ، مدرسه خان وتعداد زیادی دیگر از
بناها با پوششهای متنوع طاقی ، بخصوص کار بندی ، پوشش شده است .
در ارگ کریمخانی و تعدادی دیگر از ابنیه کریمخانی هر دو روش تیر پوش و
طاقی دیده می شود . در مجموع می توان کاربرد پیشرفته و دقیق این دو روش را
ازخصوصیات بارز این منطقه دانست.
در ساخت عناصر سازه ای خانه ها از مصالح مختلفی استفاده شده است .
مصالح ساخت دیوارها از نوع خشتی و سنگی بوده و برای پوششهای زیرزمین وهشتی
ها معمولاً به دلیل طاقی بودن آن از خشت و آجر و در پوششهای طبقه همکف و
طبقات دیگر آن از چوب استفاده شده است .
خشت های خام و پخته اندازه 4×20×20 سانتیمتر داشته است . ضخامت
دیوارها با توجه به کاربرد آن به شکل جرز یا اسپر ( تیغه ) بوده که معمولاً
جرزها در حدود 2 الی 5/2 آجر ضخامت داشته است . آجر یا فقط در نما سازی و
یا به صورت پشت و پیش ( با اسکلت بنا چیده می شده است ) به کار می رفته
است . در ادامه در بحث ویژگیهای نمایی کاربرد ظریف و زیبای آجرها را خواهیم
دید.
ستونهای چوبی تالارها ، ایوانها و داخل شاه نشینها از دیگر عناصرباربر سازه
ای می باشند . تعداد این ستونها و شکل آنها در مکانهای مختلف فرق می کرده
است . در بعضی خانه ها و در دهانه های بزرگ فقط از دو ستون استفاده شده (
خانه محتشم ) و در بعضی دیگر مانند خانه زینت الملک و نارنجستان قوام در
فواصل کمتری ستونها در کنار هم قرار گرفته است .
در بیشتر خانه های مورد بررسی ، در ساخت پوشش سقفها چوب به کار رفته
است . چوبها از جنس سپیدار ، صنوبر و نارون بوده و از هر کدام آنها با توجه
به ویژگیهای خود در مکانهای مختلف استفاده شده است .
سنگ یکی دیگر از مصالح مهم در ساخت خانه ها بوده و به کار گیری آن بیشتر
جنبه تزئینی داشته است . معادن سنگ نیز در اطراف شیراز وجود داشته . سنگها
نیز بنا بر قابلیتشان در قسمتهای مختلف کاربرد داشته اند. متداول ترین آن
سنگ گندمکی بوده و یکی از انواع آن میخکی بوده است . سنگ گندمکی به دلیل
مقاومت و سختی آن برای ازاره ها ولبه های حوض به کار می رفته است . انواع
دیگرسنگها به نامهای خاقانی ، رودری ، اتابکی ( برای محلهای نمناک ) قرمز و
سیاه ( در دو نوع سنگ سیاه آهکی و زرد ) بوده اند .
ویژگیهای بافت قدیم شیراز
قبل از اینکه شیراز دوران گسترش خود را در فضای خارج از دروازه هایش آغاز
کند، شهر محدودی بود که کلیه کارهای به حوائج تولیدی، خدماتی و فرهنگی را
در خود شهر انجام میداد و غیر از محصولات کشاورزی و بعضی فراورده های صنعتی
مواد مورد احتیاج مصرفی خود را حد قابل توجهی تأمین می کرد.
شهر در آن زمان از محموعه ای از محلات بنا شده بود که متفقاً وحدت آنرا
تضمین می کردند. و نقاط عطف بزرگ ( از جمله شاه چراغ، مسجد نو، مسجد جامع،
مسجد مشیر، یا بعضی باغها و دروازه ها ) مانند برخی از محورهای مجهز شهری
مکمل این استخوان بندی یا شالوده کالبدی بودند. تا آنجا که اسناد تاریخی و
برداشت های مستند دیگر نشان می دهند محلات قدیم شیراز از زمان صفویه و به
این طرف، هم خصوصیات ارگانیگ داخلی خود را حفظ کرده اند و هم ارتباطات آنها
و همبستگی هایشان با سایر محلات پابرجا مانده است؛ اگر از تغییر شکل و
تحولی سخن بمیان می آید، مبنایش در درجه نخست اقدامات کریم خانی، و در درجه
دوم مداخله هایی بشمار می روند که طی نیم قرن اخیر صورت گرفته اند.
نقش بازار و بازارچه ها و نقاط عطفی که بدانها اشاره رفت، همراه با مختصری
درباره وضع ساختمانی بافت شهری در شرایط کنونی و در رابطه یا تغییر شکل
هایی که بتدریج بوقوع پیوسته اند، به ترتیب یادآوری می شوند.
بازار شیراز ستون اقتصادی شهر را می سازد و رشد و تکامل و نفوذ تدریجی آن
در داخل بافت شهری به صورت یک پدیده اقتصادی- شهری هماهنگ با حالت عمومی
روند زندگی مردم و کیفیت فعالیت های آنها است؛ این رشد و تکامل تدریجی
همیشه مشروط خصوصیات کالبدی و کاربردی شهری بوده و، در هر حال، مجهز بودن
بخش های مختلف آن بعنوان یکی از خصوصیات عمده شهر شیراز مطرح است. بنای
تدریجی مساجد، انبارها، حمامهای عمومی، چایخانه ها و یا سراها، مدارس دینی،
کاروانسرای شهری در زمان های مختلف و تکثیر بیشتر آنها در دوران زندیه یا
نقطه اوج رشد اقتصادی-اجتماعی و نفوذ سر زمینی شیراز، همزاد با اهمیت بازار
به عنوان نماد اقتصادی شهر و بیانگر توانائی فرهنگی- اجتماعی شهر وندان
شیراز است.
بازارچه ها و مراکز محله
هسته های مرکزی محلات قدیمی شیراز، این نقش را داشتند که ما یحتاج
روزانه خانواده های ساکن شیراز در اختیارشان قرار دهند؛ گر چه در بعضی
موارد وجود کارگاههای کوچک صنایع دستی و یا اماکن عمومی مهم به مراکز محله
تبلوری ویژه میداده ولی هیچگاه موجب نمی شده که آنها در مقابل بازار صورت
یک (( آلترناتیو )) را به خود گیرند.
بحث در مورد خصوصیات اجتماعی – فرهنگی اهالی محلات مسکونی شهر شیراز
قدیم نا محدودی از حوصله این گزارش خارج است ولی توجه به آن، در رابطه با
مسأله بازارچه های شیراز بی فایده باشد. بازارچه های شیراز که در نقاط
معینی از بافت قدیمی شهر قرار گرفته اند. به صورتی ادامه زندگی شهری را در
سراسر بافت تضمین می کنند و تا اندازه ای محسوس امکان انتخاب در مراجعه به
مغازه ها و اماکن عمومی را برای ساکنین شهر میسور می دارند؛ زمینه های
اصلی این امر که به عنوان یک نکته مثبت در طرح ریزی شهری مورد توجه است از
قرون گذشته بر جامانده و در راه پایداری آن باید به نواقصی که امروز در
بازارچه ها وجود دارند توجه کرد.
معابر یا مسیر های پیاده بزرگ داخل بافت شیراز قدیم – سوای بازار و
انشعابات آن – با تناوبی معین، فضاهای مجهزی را به مردم عرضه میکنند که در
آنها ملاقات ها و توقف ها می توانند هم پاسخگوی فعالیت های الزامی باشند.
هم به شکلی بسیار محدود به موضوع وقت آزاد اختصاص یابند.
بازارچه های محلات قدیمی شیراز، همانند شبکه بازار این شهر، پس از احداث
خیابانهای که بافت قدیمی را به قطعاتی ناموزون تقسیم کرده اند، اعتبار و
کاربرد اصلی خود را تقلیل داده اند.
ویژگی های شهر شیراز قدیم
بررسی و ارزیابی بافت قدیمی از نظر فضاههای (( مثبت )) و (( منفی )) شهری :
در طول خیابانهای بزرگ شرقی- غربی که ار بافت شیراز قدیم می کذرند و
همچنین در دو جانب خطوط فرضی شمالی – جنوبی ایکه می توانیم از این بخش از
شیراز بگذریم، تفاوت های چشم گیری وجود دارند.
از همه بارزتر مجموعه تفاوتهایی است که در طول خیابان کریم خان زند، از
شرق به طرف غرب، در دو سمت دیده می شود : فضاهای مسکونی غیر مجهز و نسبتاً
فقیر، فضاهای مسکونی فعال و دارای تجهیزات شهری سنتی، بازار و مجموعه رفت و
آمد ها و حمل و نقل های مربوط، مجموعه کریم خانی بناهای شهری، ادارت دولتی
و بانکها، هتل و تجهیزات دیگر توریستی، فضاهای سبز کوچک و بالاخره فضای
مسکونی نوسازتر همراه با مغازه ها و تجارتخانه ها را به عنوان شاهدی بر
تغییر پذیری بافت شهری، چه در زمینه کاربردی و چه در زمینه بناها ( از نظر
تاریخی، ارزش معماری و پایداری ساختمانی آنها )، در طول این محور به چشم می
خورند. در طول خطوط فرضی شمالی- جنوبی نیز بشکلی نظیر آنچه هم اکنون
دیدیم، با شدت وحدتی متفاوت، همین نابرابری ها و تغییر تمرکز ها و تراکم ها
وجود دارد.
تعیین فضاهای منفی و مثبت- در طول ارزیابی عمومی بناها – با توجه به موضوع
فوق منوط به بررسی وضع عمومی بافت میگردد و در رابطه با موضوعات دیگری که
تحت مطالعه اند انجام می شود. در بررسی های طرح تفضیلی بافت قدیم شیراز
کلیه بناها و مجموعه های ساختمانی ایکه به گونهای مستقیم یا غیر مستقیم
تأثیر سازنده ( چه در زمینه اقتصادی و چه در زمینه فرهنگی یا اجتماعی ) در
روند زندگی ساکنان شهر دارند، فضای مثبت خواند می شوند و این فضاها در مفاد
طرح تفضیلی ایکه تهیه شده است به صورت حفاظت، تقویت و یا تعمیر ساختمانی
می شوند.
آگر فضاهای منفی را بخواهیم نام ببریم، بیش از هر چیز در نظر خواهیم داشت
که نه هر آنچه فضای مثبت نیست می تواند فضای منفی تلقی شود؛ فضاهای منفی،
از سوی دیگر، در رابطه با نیازهای حاد ساکنین ( در وضع موجود ) و نیز با
توجه به آنچه واقعاً مورد استفاده قرار نمی گیرد ( باز هم در شرایط موجود )
تعیین می گردند.
مجموعه فضاهائی که در طرح مرمت بافت قدیم شیراز مورد استفاده قرار گرفته
اند و در محل آنها ایجاد کاربردهای جدید در نظر گرفته شده است. در وضع قبل
از طرح، فضای منفی می توانند به حساب آیند. به این نکته می باست افزود در
یک ارزش یابی عمومی منعکش شده است، فضاهائی که تحت این عنوان تعیین شده اند
، می بایست در مراحل بعدی زندگی شهر ( که توسعه یافته و تقویت شده فرض می
شود )، کلاً تغییر شکل یابند.
ارزش یابی ساختمانهای بافت قدیمی شهر از نظر معماری
طی بررسی ایکه در کل سطح شهر شیراز قدیم صورت گرفته و طی آن کلیه
واحدهای مسکونی یک بازشناسی شده اند، یکی از مهمترین نکات مورد برداشت،
موضوع ارزش خانه های قدیمی در زمینه معماری- هنری بوده است.
آنچه که به عنوان یک نتیجه عمومی در این زمینه می بایست گفته شود آن است که
شهر شیراز قدیم آثار معماری – هنری فراوانی را در خود جای داده و تا
اندازه قابل توجهی نیز آز آنها نگهداری کرده است.
همانطور که در گزارش مرحله نخست طرح یادآوری شد، در طول فاصله تاریخ
تصویب طرح جامع شیراز و زمان شروع مطالعات بافت قدیمی شهر به منظور تهیه
طرح های تفضیلی، به دلایلی که زاده نارسایی های فنی طرح جامع نیز بودند،
تعداد قابل ملاحظه ای از بنا های قدیمی قدیمی تخریب گردیده و بجای آنها
خانه های مسکونی کوچک فاقد هر گونه ارزش معماری ساخته شده اند؛ با این وجود
در شرایط امروز، بافت شهری تعداد بسیاری خانه مسکونی را که دارای ارزش
تشخیص داده شده اند و میبایست مورد حفاظت قرار گیرند، در خود حفظ کرده است.
انجام یک ارزیابی کلی روی کاربری های بافت شیراز قدیم با اشکالاتی مواجه می
شود که به تنوع بافت و وجود می شود که به تنوع بافت و وجود فضاهای نابرابر
معماری شهری اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی در آن مربوط است. در هر حال در یک
جمع بندی عمومی می توان با این نتیجه رسید که در کلیه بخشهای بافت می
بایست مداخله مثبت صورت گیرد و تاسیسات و تجهیزات مدرن به شهر عرضه شوند،
عناصر یکه در تاریخ نزدیک نیز سابقه ای نداشته اند. از طرف دیگر در همین
جمع بندی عمومی می بایست گفت و تأکید کرد که هر گاه از راه بهره گیری از
تجارب مرمت شهری فرمول های مساعد و مناسبی پیدا و سپس عملی شوند، با مخارجی
به مراتب کمتر از آنچه در شهرهای نوساز می بایست متحمل گردید، می توان شهر
شیراز قدیم را برای سکونت و زندگی عمومی – و بر خوردار از رفاه شهری –
آماده کرد؛ ضرورت این امر به خاطر وجود ارزشهای فرهنگی- اجتماعی در شهر
قدیم منطبق با نیازهای ملی در زمینه حفاظت و حراست ثروت های فرهنگی است.
ویژگی های فضاهای خانه
ترکیب فضاهای تشکیل دهنده خانه های شیراز با آنچه در دیگر نقاط مرکزی مثل
اصفهان ، کاشان ، ویزد ساخته شده مشابه است . در اینجا نیز فضاهایی مثل
اتاق سه دری ، پنج دری ، ارسی ، شاه نشین و دیگر فضاهایی که در ادامه خواهد
آمد، در شکلهاط متنوعی ساخته شده اند .
ورودی
ورودی خانه ها با توجه به درونگرایی کامل آنها در محلهایی ساخته شده است که هیچگونه ارتباط مستقیم بصری با درون خانه بوجود نیاید .
سردر
عنصر دعوت کننده به بنا شکلهای گوناگونی دارد . در یکی از ساده ترین نمونه
ها در خانه صالحی قاب ساده آجر ، در را در بر گرفته و در بالای آن شیر سری
چوبی نشان تأکید بیشتر و بارانگیر آن است . این شکل ساده در خانه های زینت
الملک و نارنجستان قوام به اوج زیبایی و پرکاری خود می رسد.
در چند خانه ورودی یا در وسط و در راستای محور اصلی خانه جای دارد، مانند
خانه حاج مهیا و نارنجستان قوام و یا در کنار و کنجهای نقشه ، مثل خانه
زینت الملک ، فروغ الملک و صالحی .
هشتی
هشتی خانه ها بیشتر به شکل چهار گوش و هشت گوش ساخته شده است . از ویژگیهای
هشتی خانه های شیرازی ، کاربرد آجر و پوشش متنوع کاربندی آنهاست .
مسیرهای طی شونده برای رسیدن به حیاط به شکلهاط گوناگون طراحی شده اند.یکی
از نمونه ها بصورت خطی مستقیم است . در این حالت ورود به حیاط به نحوی است
که هیچگونه دیدی به اتاقها و داخل حیاط نداشته باشد.
در بعضی از خانه ها مسیر طی شده به شکل L و یا مار پیچ است.
حیاط
عنصر مهم در سازماندهی فضایی و همانند دیگر نقاط دارای حیاط مرکزی ، کلیه
فضاها دور آن آرایش شده اند. قسمتهای داخلی حیاط نسبت به ابعاد آن تقریباً
به شکلی متفاوت و به شیوه رایج محلی طراحی شده است. حوض و باغچه از بخشهای
اصلی حیاط بوده و معمولاً محور طولی این دو عمود بر هم است. طرز قرار گیری
حوض و باغچه های عمود بر آن و موازی محور طولی خانه را می توان یکی از
ویژگیهای خانه های شیراز دانست .
تالار و ایوان
در بعضی از خانه ها ، فضایی نیمه بسته به نام تالار دیده می شود. این فضا
هم در قسمت زمستان نشین ( رو به آفتاب ) و هم تابستان نشین ( پشت به آفتاب
)قرار دارد. در بنای ارگ کریمخانی در هر دو جبهه آن دو تالار بزرگ ساخته
شده است. معمولاً در جلوی تالارها با توجه به مسأله ایستایی آن چند ردیف
ستون قرار گرفته است .
ایوان فض
زیرزمین
زیر زمین فضایی با چند پله گود تر از سطح حیاط است . در ساعات گرم روزهای
تابستان ، بخشی از آن جهت استراحت استفاده می شده و بخشهای دیگر به عنوان
انبار به کار می رفته است .
حوضخانه
فضایی تابستان نشین است و معمولاً شکلی هشت گوش دارد . این قسمت علاوه بر
کاربردهای یاد شده نقش مهمی در طراحی کلی فضاها ایفا می کرده ، در خانه
فروغ الملک حوضخانه آن بخشهای اندرونی و بیرونی را به هم پیوند داده است .
حوضخانه خانه بصیری نیز چند حیاط آن را به نحوی زیبا به هم پیوند داده
است.
راهرو
همراه با حیاط ، شریانهای ارتباطی خانه را شکل داده است . راهروها با در
نظر گرفتن طرحی کلی با عرض باریک ، متوسط وپهن هستند. راهرو با عرض کم
معمولاً هشتی را به حیاط متصل می ساخته ، راهروهای با عرض متوسط بین
اتاقهای کوچک سه دری و پنج دری قرار گرفته و راهرو های با عرض زیاد در کنار
شاه نشینها جای داشته است . معمولا در بالای این راهرو ها ، اتاق گوشوار
ساخته می شد.
بررسی شکلی نماهای خانه ها
یکی دیگر از ویژگیهای مهم معماری مسکونی شیراز را می توان خصوصیات نمای
سطوح خارجی مشرف به حیاط آن دانست . هر چند که در نقشه خانه ها می توان
وجوه مشترک زیادی با دیگر نقاط را مشاهده کرد ولی عناصر به کاررفته در شکل
دهی نماها به قدری شاخص است که شاید بتوان آن را مختص شیراز دانست .
نمای یک جبهه از خانه را می توان به عنوان یک پوسته تصور کرد که شامل سه بخش می شود :
ازاره ، جرزها و بازشوهای بالای ازاره و کتیبه ختم کننده آن ، و رخبام یا شیر سر.
پیشتر درباره استفاده از مصالح سنگی ، مطالبی آوردیم . بیشترین کاربرد سنگ
را می توان در شکل دهی ازاره های خانه دید . سنگ معمول برای این قسمت از
نوع گندمکی بوده و در قطعات مستطیل شکل بریده شده و نسبت به تناسبات کلی
بنا ، یا به صورت عمودی یا افقی کار گذاشته شده است .
در متن این سنگها ، شاهکارهایی از حجاری و شکلهای هندسی مشاهده می شود .
ساده ترین نوع کار برروی این سنگها با ایجاد یک حاشیه در دور آن بوده و متن
آن کاملاً صاف است .
بیشترین سطح نما ، یعنی از بالای ازاره تا زیر رخبام و شیر سراختصاص به
عناصر عمودی مثل جرزها ، اسپرها و بازشوهای بین آنها مثل ارسی ها ، در و
پنجره ها و حفره های بوجود آمده از راهرو دارد .
جرزها که نمود آن در نما به وسیله یک چفت کوچک نشان داده شده است ، عناصر
قوی عمودی در نما به وجود می آورده ، این چفت ها در بالای سطوح به وسیله یک
کتیبه بسته شده ودر نهایت یک قاب را شکل داده است . این قابها معمولاً
باآجرهای ساده کار شده و در بعضی از خانه ها روی آنها با معقلی و یا کاملاً
با کاشی هفت رنگ مزین شده است . در قسمت کتیبه نیز همین خصوصیات دیده می
شود.
اسپر ( تیغه ) بیشتر در قسمتهایی که طاقنما دارد کار شده است . روی اسپر نیز به وسیله گل اندازهای زیبای آجری تزئین شده است .
پیلک یا نیم ستون عنصر دیگر عمودی است که در بعضی از خانه ها مانند خانه
بصیری و یا خانه حاج مهیا به کار رفته است . معمولا در محل تقاطع دو دیوار
کنج تیزی بوجود می آید که برای برداشتن تیزی از این عنصر استفاده شده است .
پیلک معمولا بر روی گلدان بر پا می شود و قسمت بالای آن با مقرنس کاری
تزئین شده است .
بین جرزها ، در و پنجره ها و ارسی ها قرار گرفته اند . خطوط عمودی و افقی
به وجود آمده نمودی است از عناصری چون آستانه ، وادارها ، کالا و کمر کشها
و کارهای نغز داخل آن با رنگ قهوه ای تیره که سطحی مأنوس و هماهنگ با دیگر
قسمتهای نما بوجود آورده است .
در بین دو جرز نسبت به عملکرد اتاق ، تعدادی در و پنجره قرار گرفته است .
در بین دو در و پنجره یک تیغه عمودی ( شاید بتوان آن را تابش بند عمودی
نامید ) حایل شده است . تمامی این عناصر نیز در داخل یک قاب قرار گرفته است
.
دیگر عناصر عمودی به کاررفته در سطوح خارجی بعضی خانه ها ستونهای چوبی و
سنگی است . شکل این ستونها نسبت به محل استفاده ، چند وجهی و یا مدور است .
تعداد آنها نیز در تالارها معمولا دو عدد ودر ایوانها در فواصل حدود یک
متر از هم یک عدد است . سر ستونهای مقرنس کاری شده ( تونگان ) از ویژگیهای
کار بر روی ستونها می باشد .
در بالای کتیبه به دو روش ، کار بسته شده است . روش اول استفاده از رخبام
است . رخبامهای آجری پر کار ، با بیرون زدگی تدریجی آجرها شکل گرفته است .
در این قسمت می توان انواع آجر کاریهای زیبا را مشاهده نمود .
روش دوم استفاده از شیر سر است . شیر سر ها بیرون زدگی های چوبی هستند که
معمولاً تا 70-80 سانتی متر عرض دارند . به دلیل بارش بارانهای تند فصلی ،
نیاز به استفاده از این عنصر اجتناب ناپذیر بوده است . این عنصر علاوه
برعملکرد مناسب آن ، به نحو زیبایی سطح خارجی نما را خاتمه می دهد .
معماران شیرازی در سطوح خارجی ، با به کارگیری عناصری چون سنگ ، آجر وچوب ، نمای بسیار زیبا و همامنگی را شکل داده اند .
حیاطی سرسبز در همه فصول و استقرار فضاهای گوناگون در جبهه های مختلف آن
همراه با کاربرد موزون و زیبای مصالح سنگی ، آجری وچوبی ویژگی مهم معماری
مسکونی شیراز می باشد .
مشخصات و معیارهای فضای مسکونی
نواحی مسکونی
بخش عمدهء سطح هر شهر،از کاربری مسکونی تشکیل می شود. شهرها در واقع
سکونتگاه های بزرگی هستند که از ترکیب متراکم واحدها و محله ها و نواحی
مسکونی پدید می آیند . هر محله یا ناحیه مسکونی بنا بر ویژگی خود از دیگری
باز شناخته می شود. ویژگی های تاریخی و بافت کالبدی و اجتماعی ،محلات
مسکونی شهر را از همدیگر متمایز می کنند.
سلسله مراتب نواحی مسکونی
هر یک از نواحی مسکونی،اعم از نواحی مرفه نشین،فقیر نشین، قدیم،جدید و یا
حاشیه ای ،یک "واحد شهری"را تشکیل می دهند. نواحی مسکونی، اندازه هایی
متفاوت دارند و گاهی چندان بزرگ هستند،که در درون خود به چند "محله"تقسیم
می گردند. چه بسا،هر محله نیز به واحدهای کوچکتری تقسیم گردد که به اصطلاح
به این واحدهای کوچکتر ،"زیر محله" گفته
می شود. در سازمانبندی محله های قدیمی شهرهای ایران،این "زیرمحله " ها ،"گذر" خوانده
می شدند و واحدهای کوچکتر از آن را "پاتوق" می نامیدند؛ چنان که محله
"سنگلج" تهران در قدیم ،بر حسب این تقسیمات ،به ۸ گذر و ۱۲ پاتوق تقسیم می
گردید.
واحد همسایگی(محله)
در شهر سازی جدید، به کوچکترین بخش مسکونی شهر، اصطلاحا "واحد
همسایگی " گفته می شود. واحد همسایگی گاهی به همان مفهوم"محله" در شهرهای
قدیمی است، اما درنظر بسیاری از جامعه شناسان شهری، واحدهای همسایگی به طور
کامل دارای ویژگی اجتماعی "محله "نیستند و واحد همسایگی بیشتر یک مفهوم
شهر سازی است. زیرا واحد "محله" دارای مفاهیم تاریخی ، اجتماعی و کالبدی
خاصی است که با مفهوم "واحد همسایگی" تفاوت ماهوی دارد. این اصطلاح در حدود
صد سال پیش در شهر سازی اروپا رایج شد و در سالهای اخیر (از ۲۵سال پیش )
با طرحهای جامع شهری وارد مباحث شهرسازی کشور ما شده است. این مفهوم رابطه
ای روشن با محله ندارد و استفاده از آن ، به علت تقارن مفهوم آن با محله
نیاز به دقت نظر دارد. به ویژه اینکه ،تعاریف متفاوتی از آن در شهر سازی
رسمی ،وجود دارد، که به ابهام آن می افزاید.
مفهوم "واحد همسایگی" با طرح جامع تهران در سال ۱۳۴۷ خورشیدی بطور رسمی
وارد زبان شهر سازی ایران شد. در آن طرح بیان شده که هر "واحد همسایگی" ،یک
مجتمع زیستی است ، متشکل از حداکثر ۱۰۰۰ خانوار یا ۴یا۵ هزار جمعیت ، که
در فضایی به شعاع ۵۰۰متر با وسعتی در حدود ۷۵هکتار ، اسکان یافته اند. این
تعریف، بعد در تمام طرحهای شهری ملاک عمل قرار گرفت و مبنای برنامه ریزی و
طراحی نواحی مسکونی شهر گردید.
پس از انقلاب اسلامی ، از این اصطلاح در شهر خدمات طرهای آماده سازی زمین ،
تعریف جدیدی توسط وزارت مسکن و شهر سازی ، بیان شد، که طبق آن ، در هر طرح
آماده سازی باید "الگوی" واحد همسایگی بنا به این تعریف تهیه گردد:
"واحد همسایگی یا مجموعه های مسکونی، حداکثر تا ۲۰۰واحد برای اراضی
تا ۵۰هکتار و ۳۰۰واحد برای اراضی بیش از ۵۰تا ۱۵۰هکتار و ۴۰۰واحد برای
اراضی بیش از ۱۵۰هکتار مورد مطالعه و طراحی قرار گیرند."
در همانجا درباره ضرورت طرح واحد همسایگی چنین آمده است:" الگو و طرح واحد
همسایگی ، مجموعه یا ترکیبهایی از واحدهای مسکونی است... در حدی که بتواند
مبنای طراحی شهری و تنظیم فضاهای عمومی و ارتباطی ... قرار گیرد."
مشخصات "واحد همسایگی"
واحد همسایگی ، کوچکترین واحد شهری است که خدمات اساسی اجتماع محلی را
تامین می کند و به منظور تقویت روح همسایگی و ارتباطات اجتماعی، و تامین
ایمنی تاسیس شده است، تا کیفیت محیطهای شهری و اجتماعی شهرهای کوچک را در
شهرهای بزرگ برقرار سازد. بنابراین ، واحد همسایگی، یک مجتمع زیستی یکپارچه
طراحی شده در سطح شهر است که کوچکترین جزء اجتماع اسکان یافتهء شهری را
تشکیل می دهد. اندازهء آن معادل محدوده تحت پوشش یک مدرسه ابتدایی است و از
امکانات یک مرکز مذهبی (مسجد) و تهدادی مغازه برای تهیه مایحتاج روزمره و
زمین بازی کودکان برخوردار است.
اصول پایه "واحد همسایگی"
مدرسه ابتدایی، مهمترین عنصر تشکیل دهندهء واحد همسایگی محسوب می شود.
مدرسه در واقع کانون فضایی، ضابطهء اصلی اندازه و وسعت یک واحد همسایگی
است. در چنین محیطی هر مادری ،با خیال راحت،فرزند خود را ، به طور پیاده ،
به مدرسه می فرستد و اطمینان دارد که او در راه با اتومبیل و افراد غریبه
مواجه نمی شود. هر روز خود بطور پیاده برای خرید به بازار می رود، تا
مایحتاج روزانه اش را تهیه کند. کودکان و نوجوانان نیز با دوستان خود در
کمال امنیت و راحتی در پارک یا زمین بازی جمع می شوند.
5-9-3-3اندازه
اندازهء هر "واحد همسایگی" معادل شعاع عمل یک دبستان ابتدایی با ۴۵۰ تا
۶۵۰دانش آموز است که ۴۰۰۰نفر جمعیت را فرا می گیرد. این جمعیت مشتری حدود
۲۰مغازه هستند که مایحتاج روزانه آنها را تامین می کند.
وسعت
اساس واحد همسایگی بر حرکت پیاده است. دسترسی کودکان به مدرسه و زنان خانه
دار به مغازه ،و کودکان و افراد مسن به پارک و محل بازی ،پیاده انجام می
گیرد . معیار قابل قبول برای دسترسی پیاده بین ۴۰۰ تا ۸۰۰ متر و به طور
متوسط ۵۰۰متر است.
بنابراین ،وسعت هر واحد همسایگی در یک دایره به شعاع ۵۰۰متر (یا مربعی به ضلع ۱۰۰۰متر) معادل ۱۰۰هکتار است.
5-9-3-5جمعیت
در صورتی که وسعت هر واحد همسایگی را بر حسب شعاع عمل یک دبستان (۵۰۰متر )
به اندازه ۱۰۰ هکتار ثابت فرض کنیم ، جمعیت مسکونی هر واحد همسایگی بر حسب
تراکمهای گونه گون ،دارای یک حداقل و حداکثر به شرح زیر است:
- در تراکم کم با ۴۰- ۵۰ نفر در هکتار ، جمعیت واحد همسایگی بالغ بر ۴۰۰۰تا
۵۰۰۰ نفر خواهد شد، که وجود یک دبستان ابتدایی برای پذیرش کودکان آن ،
کفایت می کند.
- در تراکم متوسط با ۱۰۰نفر در هکتار، جمعیت واحد همسایگی بالغ بر ۱۰۰۰۰نفر خواهد شد که وجود دو دبستان ابتدایی در آن کافی است.
- در تراکم زیاد با ۲۰۰نفر در هکتار ، جمعیت واحد همسایگی به ۲۰۰۰۰نفر خواهد رسید که به چندین دبستان نیاز دارد .
بدین ترتیب جمعیت واحد همسایگی در شهرهای کوچک یا نواحی شهری با تراکم کم
در حدود چهار هزار نفر و در نواحی پر جمعیت کلانشهر به بیست هزار نفر، و در
بخشهای میانی شهر با تراکم متوسط به ده هزار نفر بالغ می گردد. مسلما به
تناسب افزایش جمعیت ، تعداد مدارس و مغازه ها نیز افزایش می یابند، در حالی
که اصول پایه آن از نظر وسعت و حرکت پیاده ثابت
می مانند.
محدوده
هر واحد همسایگی از چهار طرف به خیابانهای اصلی شهری محدود است و ترافیک
سواره از طریق خیابانهای فرعی به داخل مجموعه راه می یابد. درون واحد
همسایگی ، باید از حرکت سوارهء عبوری شهری مصون باشد. واحدهای همسایگی در
داخل بافتهای شهری، معمولا به شکل سوپر بلوک (super block) ، درون چارچوب
راههای شریانی شهر قرار می گیرند و به همین علت گاهی انها را از نظر طراحی
شهر "بلوک ساختمانی پایه" می نامند.
خیابانهای داخلی واحد همسایگی نیز به گونه ای طراحی می شوند که حتی المقدور
با مسیرهای پیاده تقاطع نداشته باشند و عابران پیاده ، و به ویژه کودکان
،با ایمنی در داخل واحد همسایگی در رفت و آمد باشند.
مرکز خدماتی
هر واحد همسایگی باید دارای مرکزی خدماتی (متشکل از مدرسه، پارک یا زمین
بازی، مسجد یا مرکز اجتماعات ) و چندین مغازه برای تامین مایحتاج روزانه
باشد. این خدمات به گونه ای استقرار می یابند که یک مرکز اجتماعی برای
ارتباط و تجمع و همیاری اجتماع محلی به بهترین وجه شکل گیرد. البته میزان
تسهیلات و خدمات شهری بر حسب گروه درآمدی اجتماع ئ تعداد جمعیت ، از حداقل
یک مدرسه ، مسجد ، زمین بازی و چند مغازه تا مرکزی مجهز،مانند :
فروشگاه،باشگاه و تجهیزات فرهنگی و تفریحی گوناگون تغییر می کند.
5-9-3-8فضای باز
فضای باز در داخل محله های مسکونی ، یکی از مهمترین موضوعات برنامه ریزی شهری است .
فضاهای باز محلی بر حسب سن کودکان ، نوجوانان و جوانان به سه گروه عمده تقسیم می شوند:
گروه اول،زمینهای کوچکی هستند که در قسمتهای گوناگون محله (واحد همسایگی)
توزیع شده اند تا کودکان و نوجوانان به بازی و ورزش در آنها بپردازند . این
اماکن باید از محل عبور و مرور اتومبیلها به دور باشند.
این زمینها برای استفادهء کودکان ۱تا ۶ساله و برای هر ۳۰تا۶۰خانوار از
ساکنان ،در یک یا دو کوچه یا یک بلوک در نظر گرفته می شوند. هر یک از
زمینها بین ۱۵۰۰تا۲۵۰۰متر مربع وسعت دارند و به وسایل بازی مجهز هستند.
گروه دوم،زمینهای بازی برای کودکان ۶تا۱۴ساله هستند که در هر بخش از محله
(تحت عنوان زیر محله) یک زمین به اندازهء کافی، به این دسته از کودکان
اختصاص می یابد. فاصله این زمینها از خانه ها در حدود ۴۰۰متر است که باید
از مسیر حرکت اتومبیلها دور باشند و بچه ها به طور پیاده به آنجا بروند.
معیار استقرار این زمین ، شبیه معیار استقرار مدارس در محله است.
به عنوان یک قاعدهء کلی، تهیهءزمین بازی برای کمتر از ۳۰۰کودک غیر عملی است
و برای بیش از ۱۲۰۰کودک نیز به دو یا چند زمین نیاز است. حداقل اندازهء
زمین بازی کودکان ۳هکتار پیشنهاد شده است. زمین بازی محلی باید فضا و
تجهیزات لازم بازیهای رسمی را داشته باشد(زمین فوتبال ، والیبال،استخر شنا،
محل استراحت بزرگسالان و حتی محلهایی برای برگزاری جشنوارهء تئاتر و اجرای
نمایش).
گروه سوم، زمینهای بازی برای یک ناحیه (محله بزرگ یا برزن)مسکونی متشکل از
سه تا شش واحد همسایگی است. اندازهءفضای باز، یعنی زمینهای بازی و پارک به
اضافهء مراکز سرگرمی و تفریحی برای هر ناحیه در حدود ۱۵هکتار پیشنهاد شده
است(برای هر ۱۰۰۰نفر یک هکتار). در این زمینها ، انواع زمینهای ورزشی
فوتبال ،هندبال، والیبال، استخر، تماشاخانه در فضای باز،و مرکز فرهنگی مجهز
به روشنایی مناسب در شب در نظر گرفته شده اند.
تراکم مسکونی
تراکم مسکونی نتیجهء محاسبه تعداد جمعیت ساکن در اراضی مسکونی یک شهر بر
حسب هکتار است . مثلا شهری با وسعت ۳۰۰۰هکتار و جمعیت ۳۰۰هزار نفر ، دارای
تراکم جمعیتی برابر با ۱۰۰نفر در هکتار است. در صورتی که ۵۰درصد از اراضی
شهر ، زیر پوشش کاربری مسکونی باشند، میزان تراکم مسکونی در همان شهر به
۲۰۰نفر در هکتار می رسد.
برای اندازه گیری تراکم مسکونی شهرها دو تعریف وجود دارد : یکی تراکم مسکونی خالص و دیگری تراکم مسکونی ناخالص.
تراکم مسکونی خالص
تراکم مسگونی خالص عبارت است : از محاسبهء نسبت میان ساکنان شهر و مساحت
زمینی که به واحدهای مسکونی، اختصاص یافته است، بر حسب واحد سطح / هکتار .
مثلا در صورتی که سطح خالص تمام خانه ها (اراضی مسکونی در یک شهر ) یک هزار
هکتار و تهداد جمعیت شهر ۳۰۰هزار نفر باشد،تراکم مسکونی خالص آن شهر
معادل ۳۰۰نفر در هکتار خواهد بود . سطوح اراضی مسکونی ،شامل سطح زیر بنا،و
فضای باز کلیهء واحدهای مسکونی شهر است.
5-10-2تراکم مسکونی ناخالص
تراکم مسکونی ناخالص عبارت است : از محاسبهء نسبت تعداد جمعیت ساکن در هر
ناحیه ، به سطح کل اراضی مسکونی. دراین محاسبه، سطح نواحی مسکونی ، شامل
سطح خالص اراضی مسکونی به اضافهء شبکه دسترسی و اراضی خدمات عمومی وابسته
به ناحیهء مسکونی، است. به عبارت دیگر سطح ناخالص مسکونی، برابر است با سطح
کل یک محله یا ناحیهء مسکونی.
برای مثال در صورتی که سطح محله ها یا نواحی مسکونی همان شهر ۳۰۰هزار نفری،
۱۵۰۰هکتار باشد،تراکم مسکونی ناخالص آن معادل ۲۰۰نفر در هکتار خواهد شد.
تفاضل تراکم مسکونی خالص و ناخالص، نشاندهندهء میزان فضاهای عمومی و
تسهیلات شهری در نواحی مسکونی یک شهر است و به طور غیر مستقیم حاکی از
کیفیت زندگی و سکونت در شهرهاست.
تراکم های مسکونی ناخالص بر حسب تعداد نفر در هکتار به چند دسته تقسیم می شوند:
تراکم کم: به نواحی مسکونی با خانه های تک خانواری مستقل که یک یا دو طبقه
دارند و خانه هایی به وسعت بیش از ۲۰۰متر مربع و دارای تراکم ناخالص مسکونی
کمتر از ۱۰۰نفر در هکتار، تراکم کم گفته می شود.
تراکم متوسط: نواحی مسکونی آپارتمانی دو تا چهار طبقه ،با جمعیت ۱۰۰تا ۲۰۰در هکتار جزو تراکم متوسط هستند.
تراکم زیاد: از نواحی مسکونی آپارتمانی چهار طبقه با جمعیت ۲۰۰تا ۳۰۰نفر در هکتار با عنوان تراکم زیاد یاد می شود.
تراکم خیلی زیاد: نواحی مسکونی آپارتمانی بیش از چهار طبقه و بلند مرتبه با
جمعیت بین ۳۰۰تا ۶۰۰نفر در هکتار، دارای تراکم خیلی زیاد محسوب می شوند.
5-10-3سرانهء مسکونی
سرانهء مسکونی ، مقدار زمین مسکونی است که به طور متوسط سهم هر یک از ساکنان شهر
می شود. مقیاس اندازه گیری سرانهء مسکونی،مترمربع بر نفر است.
سرانهءمسکونی ناخالص ،عبارت است از سهم هر یک از افراد ساکن در شهر از
اراضی ناخالص مسکونی که شامل سطح اراضی مسکونی و کاربریهای وابسته به
ناحیهء مسکونی می شود. مانند: معابر و تسهیلات عمومی داخل نواحی مسکونی.
سرانهء مسکونی خالص،عبارت است از: سهم هر یک از افراد ساکن در شهر از اراضی خالص مسکونی.
روش اندازه گیری سرانهء مسکونی، عکس روش اندازه گیری تراکم مسکونی است.
یعنی: سطح (بر حسب متر مربع ) تقسیم بر جمعیت ساکن بر حسب نفر.
در سطح هر شهر ، سرانه های مسکونی بر حسب تراکم های متفاوت تغییر می کند.
به طوری که در تراکم کم معمولا سرانه مسکونی زیاد است و در تراکمهای زیاد ،
سرانه مسکونی ، بسیار کم خواهد بود. بنابراین سرانه مسکونی و تراکم مسکونی
رابطه معکوس دارند. برای سنجش رابطهء سرانهء مسکونی با تراکم مسکونی، از
قاعدهء زیر نیز می توان استفاده کرد:
یک هکتار= میزان سرانه(متر مربع)*میزان تراکم(نفر در هکتار)
طبق رابطهء بالا در تراکم کم (۱۰۰نفر در هکتار) سرانهء مسکونی ناخالص برابر
با ۱۰۰متر مربع خواهد بود و در تراکم متوسط (۲۵۰نفر در هکتار) سرانه
مسکونی برابر با ۴۰متر مربع و در تراکم زیاد (۴۰۰نفر در هکتار) سرانهء
مسکونی به ۲۵متر مربع می رسد. البته این قاعده در تمام بخشهای شهر صادق
نیست، بلکه قاعده ای کلی است و صرفا برای تشخیص رابطه بین سرانهء مسکونی و
تراکم مسکونی به کار می رود. طبق این قاعده ، هر قدر تراکم مسکونی افزایش
یابد، سرانهء مسکونی کاهش می یابد.
و......
|
کلمات کلیدی مرتبط:
پاورپوینت
,بررسی ویژگیهای
,بافت قدیم
,شکل گیری شهر شیراز
,اصول پایه
,واحد همسایگی
,نواحی مسکونی
,سلسله مراتب نواحی مسکونی
,
,
,
,
,
,
|
|
|
-
۰
۰
- ۹۷/۰۳/۰۱