در نظر "چارلز جنکس" منتقد سرشناس معماری، همانگونه که ساختمان "ویلا ساوا"
اثر "لوکوربوزیه" و "پاویون بارسلونا" اثر"میس وندروهه" معرف"معماری مدرن"
می باشند، ساختمان "گالری اشتاتس" نمونه بارزی از معماری "پست مدرن" به
شمار می آید.
گالری اشتاتس نه تنها در کارنامه آثار "جیمز استرلینگ" (James Stirling)،
بلکه در تاریخ معماری معاصر نیز به عنوان نقطه عطفی تاثیرگذار شناخته می
شود. طراحی این ساختمان در سال 1977 میلادی به عنوان بخشی از طرح بالا دست
شهر اشتوتگارت آلمان و در جهت باز زنده سازی و ترویج فرهنگ و هنر آلمان به
مسابقه ای بین المللی گذاشته شد. ایجاد ارتباط مناسب میان بنای قدیمی "موزه
اشتاتس" متعلق به قرن 18 میلادی و بنای جدید از جمله مسائل مطرح در برنامه
مسابقه بود که طرح استرلینگ با الهام از معماری کلاسیک و انتخاب آگاهانه
فرم، مصالح و ساختار فضایی زمینه گرا، پاسخی مناسب به این خواسته داده است.
در طرح استرلینگ، که ساخت آن در سال 1984 به پایان رسید، سایت شیبدار پروژه
به گونه ای سازمان دهی شده که از شیب زمین همچون پتانسیلی طبیعی در جهت
تعریف سیرکولاسیون و مسیر گردشگاهی عمومی پیاده استفاده شود. این مسیر،
ساختمان قدیمی موزه، که تحولات هنر کلاسیک را به نمایش می گذارد و ساختمان
جدید، که نمایشگاهی برای هنر مدرن می باشد را؛ به یکدیگر پیوند می زند.
گالری اشتاتس اثر جیمز استرلینگ
ایده استرلینگ در طراحی ساختمان گالری اشتاتس، ترکیب المان های سنتی متعلق
به بناهای کلاسیک نظیر ستون های قطور، با المان های معماری مدرن است که در
راستای القای مفهوم بی زمانی و ضرورت نوآوری مداوم در حیطه هنر و معماری
مطرح گردیده است. در آمیختن قدیم و جدید و به بیانی دیگر سنت و مدرنیته، در
راستای احترام به هنر و معماری نئوکلاسیک قرن 19 المان های متداول در آن
دوره را با مصالح مدرن ترکیب و بنایی پست مدرن خلق کرده است. در کل هیئت
اصلی بنا در مجموعه نئوکلاسیک به نظر می رسد.
در طراحی پلان با الهام از موزه قدیمی موجود در سایت، از سازماندهی فضایی U
شکل استفاده و این فرم با دایره ترکیب شده است. ورودی اصلی شامل شبکه ای
فلزی با رنگ آبی است که به دیوارهای تراورتن متصل است. جداره های سرسرای
ورود را ترکیبی از شبکه فلزی سبز رنگ و شیشه تشکیل می دهند، لوله های استیل
آبی و صورتی کم رنگ مسیرهای دسترسی را مشخص می کنند. از آنجا که گذر اصلی
پیاده در برخورد با بنا قطع و پس از گذر از فضاهای داخلی ساختمان با رنگی
یکسان در سایت ادامه می یابد، استفاده از رنگ به نوعی در جهت خوانایی و
آدرس دهی در سایت نیز عمل می کند.
شاخص ترین بخش پروژه آتریوم مرکزی روباز آن است، فضایی دایره شکل که باغ مجسمه را در میان گرفته است.
آتریوم مرکزی موزه گالری استاتس
از نظر استرلینگپ، گذر عمومی پیاده، در حکم جریانی است که ضمن ایجاد پیوندی
مستحکم، گذار از معماری به معماری منظر را در بستر سایت و نیز در داخل
ساختمان دنبال می کند.